احکام ادعيه و اعمال مناسبتهاى ماه رمضان رويدادها و حوادث
قرآن، حديث، دعا
زندگينامه
کتابخانه
احكام و فتاوا
دروس
معرفى و اخبار دفاتر
ديدارها و ملاقات ها
پيامها
فعاليتهاى فرهنگى
کتابخانه تخصصى فقهى
نگارخانه
اخبار
مناسبتها
صفحه ويژه


نزول كتاب آسماني انجيل بر حضرت عيسي(ع)

بنا به نقل نويسنده "وقايع الايام" نزول كتاب آسماني "انجيل" بر حضرت عيسي بن مريم(ع) در روز سوم ماه رمضان واقع گرديد،(1) ولي ابن كثير در يك روايت، نزولش را سيزدهم(2) و در روايتي ديگر در روز هيجدهم ماه رمضان دانسته است.(3)
پس از عروج حضرت عيسي(ع) به آسمان، كتاب مقدس "انجيل" دستخوش تغيير و تحول و حتي نابودي گرديد. تا اين كه نخستين كتابي كه به نام "انجيل" به قيد كتابت درآمد، "انجيل ماركيون" بود، كه حدود 134 سال پس از ميلاد مسيح(ع) در آسياي صغير و يا در يونان تأليف گرديد.
پس از آن، كتاب هاي ديگري از سوي مبلغان و پيشوايان مذهبي به نام "انجيل" تأليف شد.(4)
در قرن چهارم ميلادي، پس از گرايش "كنستانتيس اول" امپراتوري روم به مسيحيت، كليساي مسيحيت با تشكيل انجمني به بحث و بررسي درباره انتخاب كتب معتبر و مقدس مسيحيت پرداخت و از ميان بيش از 160 انجيل و رسائل و تواريخ مربوط به مسيحيت كه در كليساها و مجامع مذهبي قرائت مي شد، تنها 27 كتاب را برگزيد و آن ها را در مقابل تورات كه به "عهد عتيق" معروف بود،"عهد جديد" ناميدند.(5)
از ميان اين 27 كتاب، چهار كتاب در ميان مذاهب مختلف مسيحيت به عنوان انجيل برتر شناخته شد، كه عبارتند از: انجيل متي، انجيل مرقس، انجيل لوقا و انجيل يوحنا. تمامي اين كتاب ها، ده ها سال پس از عروج مسيح(ع) گردآوري شدند.(6)
گفتني است كه از ميان كتاب هاي مقدس مسيحيان، "انجيل برنابا" كه خود "برنابا = BARNABAS" از حواريون حضرت مسيح(ع)، نويسنده آن بود، مطالبش با متون تاريخي مطابقت داشت و با اخبار قرآن مجيد درباره حضرت عيسي(ع) و داستان هاي وي موافقت زيادي داشت، ولي به عللي مورد تصويب كليساي مسيحيت قرار نگرفت و از گردونه خارج گرديد.(7)
به هر روي، آن چه به نام "انجيل" هم اكنون در ميان مسيحيان و غير مسيحيان موجود است، انجيل اصلي حضرت عيسي(ع) نيست. بلكه روايات و برداشت هاي حواريون و يا شاگردان حواريون آن حضرت مي باشد.
پي نوشت ها:
1- وقايع الايام (شيخ عباس قمي)، ص 22
2- البدايه و النهايه (ابن كثير)، ج3، ص 11
3- همان، ج2، ص 92
4- اسلام و عقائد و آراء بشري (علامه يحيي نوري)، ص 452
5- همان، ص 445
6- همان، ص 448
7- همان، ص 453