در سال ششم هجري پس از پيمان صلح حديبيه ، قبيله خزاعه و بني کنانه که با هم دشمني
ديرينه داشتند، هر کدام از ماده سوم قرارداد حديبيه استفاده کردند. ماده سوم اين
قرارداد اجازه ميداد مسلمانان و قريش با هر قبيله که بخواهند، پيمان ببندند. خزاعه
با مسلمانان همپيمان شدند و بني کنانه با قريش.
پس از جنگ موته و شهادت سه تن از فرماندهان لشگر اسلام، قريش تصميم به توطئه گرفت و
با توزيع اسلحه در ميان قبيله بني بکر ، آنان را تشويق کرد به قبيله خزاعه حمله
کنند.
بني بکر شبانه حمله کرد و اموال قبيله خزاعه را به غارت برد. قبيله خزاعه، رئيس
خود، عمرو سالم، را براي دادخواهي نزد پيامبر فرستاد. پيامبر نيز در برابر
مسلمانان به او فرمود:« تو را کمک خواهيم کرد.»
قريش از کار خود پشيمان شده بود؛ ابو سفيان با سفر به مدينه درصدد جلب رضايت
پيامبراکرم صلي الله عليه و آله برآمد و حتي به حضرت زهرا عليه السلام و علي عليه
السلام نيز متوسل شد ولي نتيجهاي عايدش نگشت. حتي ((ام حبيبه (رمله دختر
ابوسفيان)|ام حبيبه ))،دخترش، که همسر پيامبر بود نيز به او بياعتنايي کرد.
پيامبر تصميم خود را براي فتح مکه گرفته بود ولي تا لحظه حرکت، زمان، مسير و مقصد
سفر براي هيچکس معلوم نبود.
روز دهم ماه رمضان سال هشتم هجرت، پيامبر فرمان حرکت به سوي مکه را صادر فرمود و
مردي به نام ابورهم غفاري را جانشين خود در مکه قرار داد. آنگاه در نزديکي مدينه
در منطقهاي بهنام کديد با آب افطار کرد و دستور داد همگان افطار کنند.
عباس بن عبدالمطلب نيز از مکه خارج شد و در جحفه با پيامبر ديدار کرد.
پيامبر اکرم در منطقهاي بهنام مرالظهران که در چند کيلومتري مکه است، مستقر شد و
به سربازان اسلام دستور داد در نقاط مرتفع آتش روشن کنند. به دنبال دستور پيامبر
نواري از آتش، کليه کوهها و نقاط مرتفع مشرف به مکه را فرا گرفت.
با اين شيوه، رعب عجيبي در دل سران قريش افتاد. در همين هنگام عباس سوار بر استر
سفيد پيامبر شد و شبانه خبر محاصره مکه توسط ارتش اسلام را به ابوسفيان رساند و به
وي پيشنهاد کرد شخصا به حضور پيامبر بيايد و از او امان بخواهد.
ابوسفيان پذيرفت و بر ترک استر عباس سوار شد. عباس براي اينکه رعب بيشتري در دل
ابوسفيان بيفتد او را از ميان لشگر اسلام و از ميان توده هايآتش عبو داد و در کنار
خيمه رسولخدا از استر پياده شدند .
صبحگاهان عباس ابوسفيان را از به حضور پيامبر آورد. ابوسفيان در حضور جمعي از مهاجر
و انصار زبان به ستايش پيامبر گشود و از ترس جانش در حضور حضرت اسلام آورد و به
شهادتين اعتراف کرد. ابوسفيان با اينکه در طي 20 سال گذشته بزرگترين ضربه ها را بر
اسلام و مسلمين وارد ساخته بود، در عين حال پيامبر روي مصالحي چنين فرمود: «
ابوسفيان مي تواند به مردم اطمينان دهد که هر کس به محيط مسجدالحرام پناهنده شود و
يا سلاح به زمين بگذارد و بي طرفي خود را اعلام کند و يا در خانه اش را ببندد و يا
به خانه ابوسفيان پناه برد از تعرض ارتش اسلام محفوظ خواهد ماند. »
ابوسفيان پيام پيامبر را به مردم مکه رساند و پيامبر نيز فرمود: « فتح مکه بدون
خونريزي صورت گيرد» ولي ده نفر را پيامبر مهدورالدم اعلام کرد که عبارت بودند از:
عکرمه بن ابي جهل، هبار بن اسود، عبدالله بن سعد ابي سرح، مقيس صبابه ليثي، حويرث
بن نفيل، عبدالله هلال و چهار زن. هر کدام از اين ده نفر مرتکب قتل و جنايت و آتش
افروزي در جنگها شده بودند.
تمام لشگر اسلام بدون جنگ وارد شهر مکه شدند و تنها نيروي تحت امر خالد بن وليد با
کشتن 28 نفر از مشرکان مسير حرکت خود به سوي مکه را پاکسازي کردند. پيامبر با ورود
به مکه، کعبه را از وجود بت ها پاکسازي کرد و همگان را مورد عفو و بخشش خود قرار
داد.